1398/07/07
حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدقریشی: ورود سال اولی‌ها جریان سیال دانشگاه را نو و تازه می‌کند و به همراه خود طراوت و زندگی می‌آورد
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشکده پرستاری و مامایی، به ارائه توصیه‌هایی برای توفیق بیشتر دانشجویان از فرصت دوران تحصیل در دانشگاه پرداخت.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدقریشی: ورود سال اولی‌ها جریان سیال دانشگاه را نو و تازه می‌کند و به همراه خود طراوت و زندگی می‌آورد
به گزارش روابط عمومی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، مراسم معارفه دانشجویان جدید دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران، از ساعت 14 روز شنبه ششم مهر 98 در سالن آمفی‌تئاتر دانشکده پرستاری و مامایی برگزار شد.
در این مراسم حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدقریشی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، ضمن تبریک به دانشجویان جدید دانشکده، بر اهمیت خودسازی به‌عنوان لازمه پیشرفت و تعالی تأکید کرد.
متن سخنرانی مسئول نهاد به شرح زیر است:
سلام و عرض ادب دارم بر یکایک شما ورودی‌های جدید دانشگاه
ورود شما به دانشگاه همراه با ایجاد نشاط و تحرک و پویایی در محیط علم و دانش چه برای خود و چه برای اساتید و دست‌اندرکاران دانشگاه است. ورود سال اولی‌ها جریان سیال دانشگاه را نو و تازه می‌کند و به همراه خود طراوت و زندگی می‌آورد. به همه شما عرض می‌کنم خوش‌آمدید.
صفحه جدیدی با ورودتان به دانشگاه در زندگی شما باز شده است، راه نو جای نو؛ انسان‌ها طبعاً نو طلب‌اند. بر امید نوبهاری در زندگی گام برمی‌دارند. گفت که «نو به نو هرروز باری می‌کشم/ وین بلا ازبهر کاری می‌کشم/ زحمت سرما و برف ماه دی/ بر امید نوبهاری می شکم» این نوبهاری را به شما تبریک می‌گویم.
ابتدای سال برای شما جلساتی گذاشته می‌شود که با محیط دانشگاه و واحدهای دانشگاهی‌تان آشنا شوید. محیط‌شناس خوبی باشید، راه‌ها و چاه‌ها را یاد بگیرید؛ اما خوب است شما هم جلسه‌ای با خودتان بگذارید و با خودتان آشنا شوید و به دیدار خودتان بروید، به خودتان سلامی دهید، احوال خودتان را بپرسید، با او گپی بزنید. «دیرگاهیست که افتاده‌ام از خویش به دور/ شاید این عید به دیدار خودم هم بروم».

مراسم معارفه دانشجویان جدید دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران سال 98

این عید تحصیلی، آدرس خانه خودتان را بگیرید و به خانه‌اش بروید. سر راه به گل‌فروشی خدا سری بزنید، دسته‌گلی بگیرید و به خودتان هدیه بدهید. راستی از کی سر در دامن او نگذاشتی و سیر نگریستی تا شانه بر موهایت کشد و اشک‌هایت را پاک و دلت را آرام کند. یادت باشد که دلواپستان است، از همه ماماها مهربان‌تر است که مبادا خاری بر دست‌ودلت نشیند، راه برایت مهیا کرده نکند بی‌راه بروی، نکند دانش بجویی و خدا نجویی، خداجو که باشی خدا خو هم می‌شوی.
به خودت بگو مهربانم با خودت مهربان باش، بگو حالا که به دانشکده پرستاری و مامائی آمدی اول از خودت پرستاری کن، نبض دلت را مرتب کنترل کن تندتر نزند، کند نزند، برای هر کس هم نزند، مراقب فشار خونت هم باش.
شنیدی اضافه‌وزن فشارخون می‌آورد، هر چه اضافه است بیرون بریز، کینه، حسادت، خودبرتربینی، غرور، تکبر! ورزش هم یادت نرود.
اما نگران نباش، خون دل خوردن، بیماری خونی نمی‌آورد و دل پرخون هم باعث فشارخون نخواهد شد. به خودت بگو که آدم‌ها بافکرشان بزرگ می‌شوند نه با هورمون رشد، بگو مامای خوبی هم برای خودت باش، ببین چه از تو به یادگار می‌ماند. نه ما که نه هرلحظه از تو نشانی در این جهان نقش می‌بندد. نشانه‌های تو فرزندان تو هستند. نشانه‌هایی بگذار که به آن‌ها افتخار کنی تا در روزهای سخت دست تو را بگیرند، نه آنکه از تو شاکی باشند که حقشان را ادا نکردی، در نگهداری‌شان کوتاهی کردی و شکایت به درگاه خدا ببرند. آیه 33 الی 37 سوره عبس می‌فرماید: «فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ * يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ * لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ - پس چون فرياد گوش‏خراش در رسد، روزى كه آدمى از برادرش و از مادرش و پدرش و از همسرش و پسرانش می‌گریزد، در آن روز هرکسی از آنان را كارى است كه او را به خود مشغول می‌دارد.»
افتخارآفرینی نیاز به سزارین و عمل جراحی و دوپینگ هم ندارد. تو به‌اندازه کافی قوی هستی که به‌تنهایی نقش‌آفرینی کنی. به خودت بگو که از حالا به فکر پایان‌نامه‌ات باش، نکند پایان‌نامه‌ات را به دست‌فروشان میدان جلوی دانشگاه بدهی که بنویسند، فردا آبروریزی می‌شود.
راستی می‌دانی حیطه رشته مامائی از قبل حاملگی را در برمی‌گیرد، یعنی قبل از حاملگی مادر را باید بررسی کنند که امراض قلبی و دیابتی و یا ژنتیکی نداشته باشد. قلب مریض، فرزند مریض تولید می‌کند؛ اما افسوس که بسیاری از ما به نوار قلبمان بی‌توجهیم. مامای قلبت باش که بی مرض باشد، کعبه باشد، نه بت‌خانه. هر کَس را راه ندهد. کعبه که شد، حرم دارد، حریم دارد، درودیوار دارد. «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ فِي حَرَمِ الله غيَرَ الله - دل حرم خداست، پس در حرم خدا، غير خدا را ساكن مكن.»
بعضی ماماها مار پرورند «مادر بت ها بت نفس شماست/ زانک آن بت مار و این بت اژدهاست» برخی هم مریم‌اند، مادر عیسی‌اند، شاگرد مسیح‌اند «حکیمان فصیحیم که شاگرد مسیحیم/ بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم».
در دانشگاه دوستان جدیدی پیدا می‌کنید از شهرهای مختلف و شاید از کشورهای مختلف و رنگ‌های مختلف. شما به رنگش نگاه کنید که رنگ خدایی او پررنگ‌تر است یا رنگ شیطانی.
شما مشکلاتی هم پیدا می‌کنید، بدانید این مشکلات و سختی جزء راه هستند. آن‌که مشکلی در این دنیا ندارد، مرده‌ها هستند. این دریای زندگی گاهی آرام است و گاهی مواج. شما ببینید که در کشتی چه کسی می‌نشینی که سالم به ساحل برسی «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل/ کجا دانند حال ما سبک‌باران ساحل‌ها».
حرف آخر اینکه شعار این دانشکده احیای سلامتی است؛ و پیشگیری قبل از درمان است. پیشگیری کنیم از ویروس‌های ذهنی و قلبی، از میکروب‌هایی که با دو پا راه می‌روند یا همچون خون در رگ‌ها به حرکت درمی‌آیند و یا چون هوا در قلب‌ها رسوخ می‌یابند. پیشگیری کنیم با خوردن شربت عشق در سه وعده، صبح، ظهر، شب و توکل کنیم بر او که اول و آخر اوست، ابتدا و انتها اوست و پایان‌نامه‌ها به نام اوست.
بیایید طبیب واقعی هم باشیم. امروز زمان در حال گذشتن است، ما به مهربانی هم محتاجیم. اگر دلت نیاز به دلدار و چشمت نیاز به باران دارد، اگر توان رفتن داری کولی پشتی‌ات را بردار و کفش‌های کتانی‌ات را بپوش و با چند همراه و هم پا، مسیرت را از نجف تا کربلا طی کن «اربعین کربلا پای پیاده».


نظرات کاربران
کد امنیتی